گله از اشک


...چشم هایش

...بهانه ای برای نفس کشیدن

به من بگو از کدامین غصه هایم با تو سخن بگویم که طاقت شنیدنش را داشته باشی؟

یا از کدامین قطرات اشکم بگویم که بخاطر نیامدنت، پشت ابرهای تنهایی دلم شروع به

چکیدن کردند و "تو"؛

بی خیال

مثل همیشه

به آسمان نگاه کردی و از باریدن اشک هایم گله کردی...

چتر بی وفایی هایت را باز کن

تا نبینی که من

پشت ابرها "برای تو" اشک میریزم...!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,ساعت 3:47 PM توسط melOdy| |


Power By: LoxBlog.Com